دانشآموزان مدارس ما به جاي لذت دوران کودکي و فراگيري مهارتهاي زندگي مجبورند براي گذراندن دوران تحصيلات عمومي و گرفتن مدرک، مسيري طاقتفرسا را آن هم غالبا با بيرغبتي طي کنند. اين در حالي است که در کشورهاي توسعهيافته، فرد شادترين لحظات زندگي خود را در مدرسه ميگذراند و نه تنها با مدرسه احساس بيگانگي نميکند بلکه بخش عمدهاي از زندگي اجتماعي خود را در آنجا تجربه ميکند. اما اشکال در چيست و چه عيبي در نظام آموزشي ما وجود دارد که مدارس را براي بچهها خستهکننده کرده تا از هر فرصتي براي تعطيلکردن و به عبارتي گريزانبودن از درس و مدرسه استقبال كنند. سالهاست که بحث بازنگري در شيوه و نظام آموزشوپرورش، چه از نظر محتواي کتب درسي و چه از نظر ساختار و برنامههاي آموزشي و اداري مطرح است، اما اين تغييرات گوناگون نتوانسته مدرسه را براي دانشآموزان به محيطي جذاب و مفيد و شاد تبديل کند. از نظر نگارنده، عواملي وجود دارد که بدون شک مانع ايجاد و نهادينهشدن نشاط و سرخوشي در دانشآموزان ميشوند که ميتوان با شناخت و تعديل آنها اين دغدغه را برطرف كرد.
مدرسه يكي از اساسي ترين نهادهاي اجتماعي است و وظيفه آن تربيت انسانهايي است كه آينده جامعه را تعيين خواهند نمود. هر قدر برنامه هاي اين نهاد، اصولي و تابع نيازهاي مخاطبان باشد بازده آن كه همانا دانش آموزان هستند نيز پربارتر و شايسته تر خواهد بود. امروزه با توجه به سطح انتظارات جامعه و توقعات مشتريان، آموزش و پرورش رسالتي خطير تر بر عهده داد. پس بايد با تكيه بر ابزارهاي كارآمد و نيروهاي مجرب و آگاه نسلي را تربيت نمايد كه قدرت تطابق و سازگاري را براي زندگاني در سالهاي حضور در صحنه اجتماعي داشته باشند و اين ميسر نخواهد شد مگر با تدبير و برنامه ريزي اصولي. در اين راستا تعامل و ارتباط آموزش و پرورش با ساير نهادها و سازمانهاي رسمي و غير رسمي مي تواند سرعت حصول به انتظارات را تسريع نمايد.
صاحبنظران و پژوهشگران برای شناسایی عوامل شادکامی در مدرسه مطالعات مختلفی انجام دادهاند. در پژوهش حاضر، حاصل این تلاشها با اولویتبخشی به آرای متخصصان داخلی و براساس تاخر زمانی، ارائه میشود.
درباره این سایت